◄ΣΞΣ♥мλη☻,Кн☺Ð₪Σ♥ΣΞΣ►
ای کاش تنها غمم ،شکستن نوک مدادم بود.
دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:نام‌های خدا در اسلام,روش های جلوگیری از كمر درد خانم های باردار هفت سوال اساسی در مورد سلامت چشم بهترین راه حل ها برای افرادی که نزدیک بین هستند اگر شما هم کمتر از 6 ساعت می خوابید پس ,,, تأثیر ویتامین D در مبارزه با سرماخوردگی ویتامینی برای پیشگیری از ضعف استخوانی ارتباط ابتلا به خار پاشنه با چاقی و اضافه وزن آموزش و ترفند های موبایل قفل کردن درب ها از هر نقطه جهان با موبایل ترفند رایگان کردن اینترنت در ایرانسل نحوه ارسال SMS بدون افتادن شماره برای طرف مقابل پانزده نکته اساسی برای گرفتن یک عکس خوب با موبایل!! ارسال SMS رایگان توسط ایرانسل در مواقع اضطراری! آموزش ارسال شارژ در همراه اول گوشی قدیمی خود را به صفحه لمسی تبدیل کنید!! ده نکته جالب و خواندنی درباره نوکیا! گوشی سال اروپا انتخاب شد نرم افزار های موبایل نوکیا دانلود نقشه تمام مراکز استان‌ های کشور برای موبایل مجموعه ای از آنتی ویروس های قدرتمند نوكیا مجموعه نرم افزارهای اسلامی موبایل نرم افزار جستجو گوگل بر روی گوشی موبایل نوکیا دانلود کتاب زندگینامه دکتر علی شریعتی برای موبایل نرم افزار موبایل نهج البلاغه دانلود برنامه تنظیم کننده , :: 9:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : arash       

 

اسماء حُسنی یا نام‌های نیکوی خداوند نام‌هایی هستند که در اسلام برای الله به کار رفته‌است. غالبا شمار این نام‌ها را ۹۹ نام دانسته‌اند که بیشتر آن در قرآن آمده است، ولی برخی دیگر براین باورند شمار آن‌ها بیشتر است.

نام‌های خدا در قرآن مجموعه‌ای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شده‌اند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «(به عربی: اسماء الحسني)» یا نام‌های نیکوی خداوند خوانده می‌شوند. هر چند که تعداد نام‌های خدا، شامل صفت‌ها و کلمه‌های مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده‌ای از نام‌ها (نام‌های نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.[۱]

از میان این ۹۹ نام، ۸۵ تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نام‌ها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نام‌ها را یافته‌اند.

 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:معاد,داشتانی درباره ی معاد, :: 4:26 قبل از ظهر ::  نويسنده : arash       

معد یعنی اعتقاد به روز رستاخیز و روز قیامت.روزی که انسانها در گاه خداوندی باید حضور یابند تا
به اعمال نیک و بدشان رسیدگی شود.معاد از اصول دین ما مسلمانان است و چنین روزی در قرآن بشارت داده شده
و مومن باید متوجه اعمال و کردارشان باشند.
در بسیاری از ادیان و مذاهب اعتقاد به جهان آخرت وجود دارد و چنین امری برای اجرای عدالت خداوند لازم و ضروری است.
زیرا اگر پاداش نیک و بدی در کار نباشد به معنای این است که در این جهان انجام هر کاری
،مجازاتی در پی ندارد. مولوی اشعار زیبای خود داستانی در اثبات و لازم بودن معاد دارد که ماجرای آن در زمان حضرت موسی(ع)
اتفاق می افتد و به سادگی و روشنی این نکته ی مهم برای ما آشکار می نماید.در شعر مولوی حکایت زیر آمده که به اختصار چنین است:
حضرت موسی در راز و نیازهایش با پروردگار می پرسد:
پروردگارا؛اگر آدمیزاد به فرمان تو خلقت یافته و او اشرف مخلوقات گردانیدی،پس پرا او را بیماری و پیری و مرگ سوق می دهی؟
حیف نیست چنین موجودی بمیرد و از بین برود؟خطاب آمد که ای موسی خودت دانه ای در زمین بکار و از آن مراقبت کن
تا جواب بگیری.موسی(ع)زمین را شخم زد.گندم کاشت و کم کم بزرگ بزرگ شدند و در فصل درو، آبیاری زمین قطع شد و خوشه های گندم
به رنگ طلایی درآمد. و خوشه ها درو شد و خرمنی فراهم گردید آن گاه به کوبیدن خرمن و جدا سازی گندم ها پرداختند.
به موسی خطاب شد که چرا زمین گندم را تباه گردی و آن ها را درو نمودید.حضرت موسی گفت:پروردگارا؛
                                        گفت یا رب زان کنم ویران و بس
        
که درینجا دانه و هم کاه هست

                                   دانه لایق نیست در انبار کاه
 
 در انبار گندم هم تباه کاه    

                                           به حضرت موسی خطاب گردید که در مورد انسان نیز همین گونه است؛ بعضی ها خوب و بعضی دیگر مرتکب گناه و سرکشی
از فرامین خداوند گردیده اند.با آن که کتاب و پیامبر بر آنان نازل نمودیم و آن ها را هدایت کردیم.پس در این جهان یعنی جهن آخرت است که هر فرد باید سزای اعمال نیک و بد خود را بیند و گرنه عدالت خداوندی معنی و مفهومی ندارد.
و همانطور که دانه از کاه جدا می گردد،در جهان آخرت نیز خوب از بد تشخیص داده شده و هر کدام به فراخور اعمال خود نتیجه ی اعمال
خود را خواهند دید.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



 
مانکن روسی : با حجاب شدم تا به خدا برسم ‎+عکس
به گزارش ایران ناز، پایگاه خبری تحلیلی اهل بیت علیهم السلام در گفتگویی با "ماشا الیلیکینا" نوشت :

چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.

در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب ـ یعنی آب زمزم ـ بنوشم.

آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
من دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیک‌ترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته است. من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
 
مانکن روسی : با حجاب شدم تا به خدا برسم ‎+عکس ، www.irannaz.com

روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را می‌دیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم.

در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس می‌کنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.

آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
بله؛ کارهای "گروه ریحان"، "گروه سامی یوسف" و "گروه کت استیونس" ( که پس از اسلام آوردن نام خود را "یوسف اسلام" گذاشت) را گوش می‌کنم.

آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
در ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد، اما آن را شروع کرده‌ام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر می‌کنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد.

چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می گروند از بین اهالی هنر و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟
اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکم‌ترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است.

از اینکه مسلمان شده‌ای چه احساسی داری؟
احساس خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم.

و چه تفاوتی با قبل داری؟
ایمان به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه انسان‌ها نهاده شده است. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل نداده است تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما فرصت زندگی کردن داده است تا به او برسیم.

آیا گاهی به موفقیت‌ها و درآمد سابق خود  فکر نمی‌کنی؟ حسرت آن دوران را نمی‌خوری؟!
آن جلوه‌ها، پس از مسلمان شدن، برایم بی‌ارزش و منفور هستند.

از این‌که آشکارا خود را مسلمان معرفی می‌کنی هراس نداری؟
نه نمی‌ترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود می‌دانم که دیگران را از راه گمراهی باز دارم و به عنوان الگویی برای آن‌ها باشم.

از اینکه عکس‌های سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
من خودم دوست ندارم به این عکس‌ها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آن‌ها را ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان می‌تواند تولد دیگری داشته باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان می‌تواند توبه کند و با انجام کارهای خوب، تمام سیاهی‌های گذشته‌اش را پاک کند، ان شاء الله.

اینک چه چیزی از اسلام می‌توانی به دیگران بگویی؟
اسلام می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیاندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی. رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد.

چه پیامی برای مسلمانان داری؟
آرزو می‌کنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانه‌های آنان ببارد.

و برای غیر مسلمانان؟
امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



 
احادیثی پربار در خصوص بهترین ازدواج ها
1. وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید , به او زن دهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در زمین فراوان خواهد شد. (نهج الفصاحه ، ح 130)
 
**********************

2. بهترین ازدواج ها آنست که آسان انجام گیرد. (نهج الفصاحه ، ح 1507)
 
**********************

3. وقتی خداوند خواستگاری زنی را به دل کسی انداخته باشد , مانعی نیست که او را بنگرد. (نهج الفصاحه ، ح 185)
 
**********************

4. وقتی اشخاص همشأن برای خواستگاری پیش شما آمدند ؛ دختران خود را شوهر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید.(نهج الفصاحه ، ح 193)
 
**********************

5. اگر کسی زنی را خواستگاری کرد و موی خود را رنگ می بندد باید به او خبر دهد که موی خود رنگ می بندد. (نهج الفصاحه ، ح 2.202)
 
**********************

6. عقد نکاح را محکم کنید و آن را علنی سازید. (نهج الفصاحه ، ح 313)
 
**********************

7. بوسیله زناشویی روزی بجویید (نهج الفصاحه ، ح 481)
 
**********************

8. زناشویی (ازدواج) کنید که من از فزونی شما تفاخر می کنم. (نهج الفصاحه ، ح 568)
 
**********************

9. ازدواج کنید تا عده شما بسیار شود ,زیرا من در روز رستاخیز به فزونی شما بر امتهای دیگر افتخار می کنم. (نهج الفصاحه ، ح 1179)
 
**********************

10. زن برای دین و مال و جمالش گیرند , زن دین دار بجویید . (نهج الفصاحه ، ح 822)
 
**********************

11. خداوند مردانیرا که مکرر زن بگیرند و زنانی را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد. (نهج الفصاحه ، ح 714) (مذموم بودن تکرار ازدواج )
 
**********************

12. سه چیز است که جدی آن جدی است و شوخی آن نیز جدی است , نکاح , طلاق , رجوع (نهج الفصاحه ، ح 1254)
 
**********************

13. سه چیز است که شوخی در آن روا نیست , طلاق , نکاح , آزاد کردن بنده (نهج الفصاحه ، ح 1263)
 
**********************

14. زنانی که بی حضور شاهد شوهر می کنند ؛ زناکارند (نهج الفصاحه ، ح 1112)
 
**********************

15. هر که زن گیرد به این منظور که از محرمات برکنار ماند ؛ بر خدا لازم است که او را یاری کند. (نهج الفصاحه ، ح 1396)
 
**********************

16. زن مهربان و بچه آور بگیرید که من به فزونی شما بر سایر پیغمبران افتخار می کنم. (نهج الفصاحه ، ح 1144)
 
**********************

17. زن بگیرید که من به کثرت شما بر سایر ملل افتخار می کنم و مانند مسیحیان راه رهبانیت پیش نگیرید. (نهج الفصاحه ، ح 1145)
 
**********************

18. زیبای عقیم را بگیرید و با سیاه بچه آور ازدواج کنید که من روز رستاخیز به فزونی شما بر سایر امت های دیگر تفاخر می کنم.(نهج الفصاحه ، ح 1570)
 
**********************

19. با زن پیر و نازا ازدواج نکنید که از فزونی شما بر امت های دیگر تفاخر می کنم. (نهج الفصاحه ، ح 2454)
 
**********************

20. زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا خداوند مردانی را که مکرر زن بگیرند و زنانی را که مکرر شوهر کنند ؛ دوست ندارد. (نهج الفصاحه ، ح 1146)
 
**********************

21. زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا عرش از وقوع طلاق می لرزد. (نهج الفصاحه ، ح 1147)
 
**********************

22. خدا چیزی را حلال نکرده که نزد وی از طلاق دشمن تر باشد. (نهج الفصاحه ، ح 2609)
 
**********************

23. برای نطفه های خود جای مناسب انتخاب کنید , زیرا زنان نظیر برادران و خواهران خود فرزند می آورند. (نهج الفصاحه ، ح 1132)
 
**********************

24.به اشخاص همشان زن بدهید و از اشخاص همشان زن بگیرید و محل نطفه های خود (زنان خود) را به دقت انتخاب کنید.(نهج الفصاحه ، ح 1705)
 
**********************

25. زنرا برای چهار چیز گیرند : مال ؛ شرف , جمال و دین ؛ و تو زن دین دار بجوی (نهج الفصاحه ، ح 1183)
 
**********************

26. برای نطفه های خود جای مناسب انتخاب کنید و از سیاهان بپرهیزید که سیاهی رنگ زشتی است. (نهج الفصاحه ، ح 1133)
 
**********************

27. زن بگیرید که زنان توانگری می آورند. (نهج الفصاحه ، ح 1143)
 
**********************

28. از جمله بهترین وساطت ، وساطت در میان دو کس در کار زناشویی است. (نهج الفصاحه ، ح 3073)
 
**********************

 29. دو رکعت نماز کسی که زن دارد ، بهتر از هشتاد و دو رکعت نماز عَزَب (مجرد) است. (نهج الفصاحه ، ح 1670)
 
**********************

30. دو رکعت نماز شخص زن دار بهتر از هفتاد رکعت نماز عزبست. (نهج الفصاحه ، ح 1671)
 
**********************

31. هر که زن بگیرد یک نیمه ایمان خویش را کامل کرده ، از خدا درباره نیم دیگر بترسد. (نهج الفصاحه ، ح 2936)
 
**********************

32. هر که را خدا زنی (همسر برای عصر امروز) پارسا داده ، وی را بر نصف دین خویش یاری کرده و باید درباره نصف دیگر آن از خدا بترسد.(نهج الفصاحه ، ح 3016)
 
**********************

33. هر جوانی در آغاز جوانی زن بگیرد ، شسطان وی بانگ برآورد ، وای بر او ، دین خود را از دستبرد من محفوظ داشت. (به شرط رعایت آداب همسرداری) (نهج الفصاحه ، ح 1034)
 
**********************

34. سه کار است که هر کس به اعتماد خدا و به انتظار ثواب کند ، بر خدا لازم است که وی را یاری کند و او را برکت دهد : هر کس در آزاد ساختن خود به اعتماد خدا و به امید ثواب بکوشد بر خدا لازم است که وی را یاری کند و او را برکت دهد و هر که به اعتماد خدا و به امید ثواب ازدواج کند بر خدا لازم است که وی را یاری کند و او را برکت دهد و هر که با اعتماد به خدا و به امید ثواب زمین بایری را آباد کند بر خدا لازم است که ویرا یاری کند و به او برکت دهد. (نهج الفصاحه ، ح 1272)
 
**********************

35. سه کسند که یاری آنها بر خدا لازم است : آن که در راه خدا جهاد کند و بنده ای که برای آزادی خود قرارداد بسته و می خواهد قیمت آن را بپردازد و کسی که به منظور عفت زن بگیرد (ازدواج کند) (نهج الفصاحه ، ح 1219)
 
**********************

36. بهترین مهر ها آن است که سبک تر باشد. (نهج الفصاحه ، ح 1489)
 
**********************

37. نشانه میمنت زن این است که خواستگاریش آسان و مهرش سبک باشد. (نهج الفصاحه ، ح 929)
 
**********************

38. بهترین زنان امت من کسانی هستند که رویشان نکوتر و مهرشان کمتر باشد. (نهج الفصاحه ، ح 1533)
 
**********************

39. بهترین زنان آن است که مهرش سبک تر باشد. (نهج الفصاحه ، ح 1536)
 
**********************

40. زن به اظهار نظر در کار خویش بر ولی ّ خویش مقدم است و دوشیزه نیز پدرش باید درباره کارش از او اجازه بگیرد و اجازه او سکوت است. (نهج الفصاحه ، ح 1297)
 
**********************

41. هر که زنی گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد ، هنگام مرگ چون زناکاران بمیرد و هر کس چیزی از مردی بخرد و در خاطر داشته باشد که قیمت آن را نپردازد هنگام مرگ چون خائنان بمیرد و خائن در آتش است. (نهج الفصاحه ، ح 1031)


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



دیدگاه اسلام در مورد بردگی و برده داری
 پاسخی بر شبهه برخی اسلام ستیزان مبنی بر عدم آزادی در دین الهی اسلام
زمانی كه در شرق و غرب و در شبه جزیره عرب بردگان از هیچ حقوق و ارزشی برخوردار نبودند و خارج از ارزش انسانی با آنها برخورد می شد اسلام با ظهور خود برابری انسان ها را مطرح كرد.

اسلام همانطور كه شراب را مرحله ای تحریم كرد بردگی را نیز بصورت مرحله ای از بین برد چون جامعه و فرهنگ آن زمان اجازه ی لغو دفعی و ناگهانی آن را نمی داد و با آن مقابله میكرد.

راهكار اسلام چه بود؟
این دین مبین مسئله ی كنیز و غلام را مطرح كرد كه در مقابل بردگی بود چون كنیزان و غلامان از بسیاری از حقوق ها و ارزش ها برخوردار بودند كه بردگان به هیچ وجه از آن برخوردار نبودند.

سپس مسئله ی آزاد كردن كنیزان و ثواب آن مطرح شد و احادیث بسیاری در مورد ثواب آزاد كردن ایشان از معصومین (سلام الله علیهم) بیان شد.

چنانكه امام حسین (سلام الله علیه) كنیزی را كه برای او فقط شاخه ای گل آورده بود آزاد كرد.

و ضمنا بخاطر داشته باشیم كه مادر بسیاری از امامان ما كنیز بودند و از اهمیت و احترام ویژه ای برخوردار بودند.
 
و اینگونه همان كنیزان و غلامان نیز همچو اربابان خود آزاد شدند و این استراتژی و راهكار زیبایی بر لغو رسم جاهلی بردگی توسط اسلام بود.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



جلوه هایی از زیبایی های حضرت محمد (ص)
جلوه هایی از رفتار و خلق و خوی حضرت محمد ( سلام الله علیه )

همیشه در سلام کردن پیش دستی می کرد .

تبسم نمکینی همیشه بر لبانش بود ، ولی از بلند خندیدن پرهیز میکرد .

آن چنان ساده و بی پیرایه لباس می پوشید و بر روی زمین می نشست و در حلقه ی یاران قرار می گرفت که اگر ناشناسی وارد می شد ، نمی دانست که حضرت محمد ( سلام الله علیه ) چه کسی ست .

یتیمان و درماندگان را مورد لطف خاص قرار می داد و دست مهر بر سر یتیمان می کشید .

پیامبر با اسیران با مدارا و رحمت برخورد می کرد ، بر بسیاری از آنان منت می گذاشت و آزادشان می ساخت و لشکریان را به آنان سفارش می کرد . از جمله در یکی از جنگها ، با دست خود ، دست اسیری را که صدای ناله ی او را شنید باز کرد .

سخن همنشین خود را قطع نمی کرد و با او طوری رفتار می کرد که تصور می شد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست .

جز در مقام دادخواهی ، اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید و یا به کسی دشنام بگوید و یا بدگویی نماید .

هرگاه از رفتار کسی آزرده می گشت ، ناراحتی در سیمایش نمایان می شد ، ولی کلمه ای گله و اعتراض بر زبان نمی آورد .

از بیماران عیادت می نمود و در تشییع جنازه حضور می یافت .

حضرت محمد ( سلام الله علیه ) به پاکیزگی علاقه ی فراوان داشت و در نظافت بدن و لباس بی نظیر بود .

علاوه بر آداب وضو ، اغلب روزها خود را می شست و این هر دو را از عبادات می دانست .

هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت .

از مهمترین نمونه های انسانیت رسول خدا ( سلام الله علیه ) ، این بود که آن حضرت ، نیروهایی را که برای جنگ با دشمن اعزام می کرد ، به دوستی و مدارا با مردم و عدم یورش و شبیخون علیه ایشان وصیت و سفارش
می فرمود .

آن حضرت سفارش می کرد که در جنگ ها ، پیرمردان ، زنان و کودکان را نکشند و بدن مقتول را شکنجه و مثله نکنند .

از دشمنان سرسخت مانند کفار قریش در فتح مکه ، عفو فرمود و آنها مجذوب اخلاق حضرت محمد ( سلام الله علیه ) شدند و دسته دسته به اسلام روی آوردند .

در فتح مکه ، فقط 10 تن به مجازات اعدام محکوم شدن که به خدا و ارزش های اسلامی ، توهین آشکار کرده و دین خدا و ارزش های اخلاقی را مورد تمسخر قرار داده بودند و در صدد حمایت از اندیشه های شیطانی بودند .


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



چرا طواف کعبه خلاف عقربه‌ های ساعت است؟!
به گزارش ایران ناز به نقل از ندای انقلاب، حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.

وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد ۵ نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.

این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد. اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
 
وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.

این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



پنج دلیل محکم برای اثبات وجود خداوند
آیا خدا وجود دارد؟ 5 دلیل محکم برای اثبات وجود خداوند
آیا تاکنون به این فکر کرده اید کسی شواهدی برای اثبات وجود خداوند به شما نشان دهد؟ بدون هیچ حکم و اجباری مبنی بر اینکه، “شما باید ایمان داشته باشید،” در این مقاله سعی نموده ایم با ارائه چند دلیل وجود خدا را اثبات کنیم.

اما قبل از شروع به این نکته توجه کنید. وقتی در مورد امکان وجود خدا صحبت می کنیم، کتب آسمانی می گویند افرادی وجود دارند که شواهد محکمی برای اثبات وجود خدا دیده اند اما حقیقت خدا را انکار کرده اند. از سوی دیگر او به کسانی که می خواهند بدانند آیا خدایی وجود دارد، می گوید “اگر مرا جستجو کنید خواهید یافت؛ وقتی که مرا با تمام قلبتان جستجو کنید مرا پیدا می کنید.” قبل از پرداختن به حقایقی در مورد وجود خدا از خودتان بپرسید، اگر خدا وجود داشته باشد، آیا می خواهم او را بشناسم؟ در اینجا چند دلیل برای اثبات وجود خداوند ارائه شده است…

1- آیا خدا وجود دارد؟ پیچیدگی سیاره ما وجود یک خالق توانا را نشان می دهد که نه تنها جهان ما را خلق کرده بلکه آن را تا به امروز پا برجا نگه داشته است.

نمونه های بسیاری از مخلوقات خدا می توان ذکر کرد. اما ما به چند نمونه اکتفا می کنیم:

زمین… اندازه آن دقیق است. اندازه زمین و جاذبه آن باعث ایجاد لایه نازکی اطراف آن می شود که بیشتر آن نیتروژن و اکسیژن است و فقط تا ۵۰ مایل بالاتر از سطح زمین را تحت پوشش قرار می دهد. اگر زمین کوچکتر بود امکان وجود اتمسفر غیرممکن بود مانند سیاره تیر. اگر زمین بزرگتر بود، اتمسفر فاقد هیدروژن می شد مانند سیاره مشتری. زمین تنها سیاره ای است که اتمسفری با ترکیب درست گازها دارد که حیات را برای انسان ها، حیوانات و گیاهان ممکن می سازد.

زمین در فاصله مناسبی از خورشید قرار گرفته است. به نوسانات دمایی که بدن ما به سختی می تواند تحمل کند توجه کنید منفی ۳۰ درجه تا مثبت ۱۲۰ درجه. اگر زمین کمی دورتر از خورشید بود همه ما یخ می زدیم. اگر کمی جلوتر بود می سوختیم. حتی انحراف کوچکی در موقعیت زمین نسبت به خورشید زندگی روی زمین را غیرممکن می سازد. زمین این فاصله با خورشید را زمانی که با سرعت ۶۷۰۰۰ مایل در ساعت دور آن می چرخد حفظ می کند. همچنین همزمان دور محور خود نیز می گردد و باعث می شود سطح زمین هر روز به درستی گرم و سرد شود.

ماه به دلیل کشش گرانشی آن اندازه و فاصله مناسبی از زمین دارد. ماه باعث جزر ومد و حرکت اقیانوس ها می شود بنابراین آب اقیانوس ها راکد نمی ماند، اما در عین حال آب اقیانوس های بزرگ بر روی قاره ها سرازیر نمی شود.

آب… بی رنگ، بی بو و بدون طعم و مزه است، و هیچ موجود زنده ای نمی تواند بدون آن زندگی کند. بیشتر بدن انسان ها، گیاهان و حیوانات از آب تشکیل شده است (تقریبا دو سوم بدن انسان آب است). در ادامه به این موضوع می پردازیم که چرا ویژگی های آب آن را برای حیات ما مناسب کرده است:

آب نقطه جوش و انجماد بالایی دارد. آب به ما اجازه می دهد که در محیطی که نوسان درجه حرارت وجود دارد زندگی کنیم، و دمای بدن ما روی ۹۸٫۶ درجه ثابت نگه می دارد.

آب یک حلال عمومی است. خاصیت آب این است که می تواند صدها ماده شیمیایی، معدنی و مغذی را در سراسر بدن و در کوچکترین رگ های خونی به جریان بیندازد.

آب از نظر شیمیایی خنثی است. آب تاثیری بر ساختار موادی که منتقل می کند ندارد، و این امکان را برای بدن فراهم می کند که مواد غذایی، دارویی و معدنی را جذب و استفاده کند.

آب کشش سطحی بی نظیری دارد. بنابراین می تواند در گیاهان بر خلاف جاذبه بالا برود و این ماده حیات بخش و همچنین مواد مغذی به نوک بلندترین درختان برسند.

آب از بالا به پایین یخ می زند و یخ روی آب شناور می ماند، بنابراین ماهی ها می توانند در زمستان زنده بمانند.

نود و هفت درصد آب جهان در اقیانوس ها قرار دارد. اما در کره زمین، سیستمی طراحی شده که نمک را از آب جدا می کند و سپس آن آب را در سراسر سیاره زمین پراکنده می سازد.

فرآیند تبخیر آب اقیانوس ها را می گیرد و نمک را بر جای می گذارد، ابرهایی را ایجاد می کند که به آسانی بوسیله باد جابه جا می شوند و آب را برای انسان ها، گیاهان و جانوران در سراسر سیاره به ارمغان می آورند. این سیستم پالایش است که امکان زندگی روی زمین را فراهم می کند، سیستمی که آب را احیا و قابل استفاده مجدد می کند.

مغز انسان… همزمان اطلاعات بسیار زیادی را پردازش می کند. مغز شما تمام رنگ ها و چیزهایی که می بینید را درک می کند، دمای اطراف شما، فشار گام های شما بر زمین، صداهای اطراف، خشکی دهانتان، حتی بافت و جنس کیبوردتان. مغز احساسات شما، افکار و خاطرات شما را نگهداری و پردازش می کند. همزمان مغز فعالیت های مداوم بدن شما مانند الگوی تنفس، حرکت پلک، گرسنگی و حرکات ماهیچه ها را کنترل می کند.

مغز انسان بیش از یک میلیون پیام را در ثانیه منتقل می کند. مغز اهمیت این اطلاعات را می سنجد و اطلاعات غیرضروری را جدا می کند. عملکرد مغز متفاوت از سایر اندام ها است. هوش شما، توانایی در استدلال، احساسات، رویا پرازی و تدبیر، عمل کردن، و ارتباط با دیگران توسط مغزتان انجام می شود.

چشم ها… هفت میلیون رنگ را تشخیص می دهند. به صورت خودکار متمرکز می شوند و همزمان ۱٫۵ میلیون پیام را ارسال می کنند. فرضیه تکامل روی تغییر و تحولات در موجودات زنده موجود تمرکز می کند. هنوز فرضیه تکامل به تنهایی نمی تواند مبدا اولیه مغز یا چشم و یا بوجود آمدن موجودات زنده از ماده بی جان را به صورت کامل توضیح دهد.

2- آیا خدا وجود دارد؟ جهان مبدأی دارد- علت آن چیست؟
دانشمندان معتقدند که جهان در نتیجه یک انفجار عظیم نور و انرژی بوجود آمده است، که آن را بیگ بنگ می نامند. این انفجار مبدا هر چیزی است که اکنون وجود دارد: آغاز جهان، مبدا فضا، و حتی مبدا اولیه خود زمان.

رابرت جاسترو متخصص فیزیک نجومی، که خود را منکر وجود خدا معرفی می کند، می گوید، “اساس هر چیزی که در جهان اتفاق می افتد در آن لحظه نخستین بنیان نهاده شده است؛ هر ستاره، هر گیاه و هر مخلوق زنده ای در جهان در نتیجه وقایعی که در لحظه انفجار کیهانی اتفاق افتاده بوجود آمده است… جهان ناگهان بوجود آمد و ما نمی توانیم بفهمیم علت آن چیست.”

استیون وینبرگ، برنده جایزه نوبل فیزیک، می گوید در زمان این انفجار، “جهان صدها هزار درجه سانتی گراد حرارت داشت… و جهان با نور و روشنایی پر شده بود.”

جهان همیشه وجود نداشته است. جهان آغازی دارد… چه چیز باعث آن شد؟ دانشمندان هیچ توضیحی برای انفجار ناگهانی نور و ماده ندارند.

3- آیا خدا وجود دارد؟ جهان با قانون های طبیعی یکسانی در جریان است. چرا؟

ممکن است بیشتر چیزهای زندگی در تغییر باشد، اما به چیزهایی توجه کنید که هیچگاه تغییر نمی کنند:

جاذبه زمین همیشه وجود دارد، فنجان داغ چای روی میز سرد می شود، زمین طی ۲۴ ساعت دور خود می گردد، و سرعت نور تغییری نمی کند چه روی زمین و چه در کهکشان های دور.

چه چیز باعث می شود قوانین طبیعت هیچگاه تغییر نکنند؟ چرا جهان این چنین منظم و پایا است؟

“بزرگترین دانشمندان تحت تاثیر اعجاب آن قرار گرفته اند. هیچ ضرورت منطقی برای جهان وجود ندارد که از قوانین پیروی کند، چه رسد به پیروی از قوانین ریاضیات. این شگفتی نشات گرفته از این حقیقت است که جهان مجبور به حرکت در این مسیر نیست. آسان است جهانی را تصور کنیم که در آن شرایط به صورت غیرقابل پیش بینی لحظه به لحظه تغییر می کنند یا حتی جهانی که چیزها ناگهان به وجود می آیند و ناگهان از بین می روند.”

ریچارد فینمن، برنامه جایزه نوبل الکتروداینامیک کوانتوم، می گوید، ” اینکه چرا طبیعت بر پایه ریاضیات است یک معما است… این حقیقت که قوانینی وجود دارند نوعی معجزه است.”

4- آیا خدا وجود دارد؟ کد DNA عملکرد سلول ها را برنامه ریزی می کند.

تمام دستورالعمل ها، آموزش ها، تعلیمات از روی قصد و نیت هستند. کسی که دستورالعملی می نویسد هدفی دارد. آیا می دانستید که در هر سلول بدن ما یک کد دستورالعمل با جزئیات کامل وجود دارد، مانند یک برنامه کامپیوتری کوچک؟ احتمالا می دانید یک برنامه کامپیوتری از صفر و یک ایجاد شده است مانند این ۱۱۰۰۱۰۱۰۱۰۱۱۰۰۰٫ روشی که آنها کنار هم گذاشته می شوند به کامپیوتر می گوید چه کند. کد DNA در هر یک از سلول های ما خیلی شبیه به هم هستند. این کد از چهار ماده شیمیایی ساخته شده است که دانشمندان به صورت مختصر A، T ،G ،C می نامند. آنها به این صورت در سلول ها کنار هم چیده شده اندCGTGATCGCATGC . سه میلیارد از این حروف در هر سلول انسان وجود دارد!

درست مانند وقتی که شما تلفن خود را برنامه ریزی می کنید، DNA نیز سلول را راهنمایی می کند. DNA یک برنامه سه میلیارد کلمه ای است که به سلول می گوید چگونه عمل کند. DNA یک دفترچه راهنمای کامل است.

چرا این موضوع اینقدر شگفت انگیز است؟ شاید یک نفر بپرسد…چگونه این برنامه اطلاعاتی در هر سلول انسان وجود دارد؟ باید گفت که اینها صرفاً مواد شیمیایی نیستند. این ها موادی هستند که عملکرد سلول را هدایت می کنند، و به تفضیل مشخص می کنند که بدن شخص دقیقاً چگونه باید عمل کند.

دلایل طبیعی و بیولوژیکی هیچ توضیحی ندارند که چه زمانی اطلاعات برنامه ریزی شده ایجاد شده اند. شما نمی توانید دستورالعملی را پیدا کنید که چنین اطلاعات جامعی داشته باشد بدون اینکه کسی بدون دانش آن را نوشته باشد.

5- آیا خداوند وجود دارد؟ می دانیم که خدا وجود دارد زیرا او در طلب ماست. او به صورت مداوم به دنبال این است که ما به سوی او بازگردیم.

من زمانی منکر خدا بودم. و مانند بسیاری از بی دینان، اعتقاد مردم به خدا مرا بسیار آزار می داد. چرا یک ملحد باید وقت و توجه و انرژی زیادی را صرف انکار موضوعی کند که خودش اعتقادی به وجود آن ندارد؟

چه چیز باعث می شد اینگونه رفتار کنم؟ وقتی یک بی دین بودم، می خواستم به این افراد بیچاره و فریب خورده کمک کنم تا بفهمند امیدشان بی پایه و اساس بود. اگر بخواهم صادقانه بگویم، من هدف دیگری نیز داشتم. وقتی آنهایی را که به وجود خدا اعتقاد داشتند به چالش می کشیدم، خیلی کنجکاو بودم که ببینم آیا آنها هم می توانند مرا قانع کنند. بخشی از تلاش من برای این بود که از تردید در مورد وجود خداوند آزاد شوم. اگر سرانجام می توانستم به افراد معتقد ثابت کنم که اشتباه می کنند، این مسئله در ذهنم حل می شد و من آزاد بودم که در زندگی ام تغییر ایجاد کنم.

اما من نفهمیدم دلیل اینکه موضوع خدا این قدر ذهن مرا درگیر کرده، این است که خدا این چنین می خواهد. سرانجام فهمیدم که خدا می خواهد شناخته شود. او ما را با این هدف خلق کرده که او را بشناسیم. او در اطراف ما شواهد زیادی برای اثبات وجودش قرار داده و پرسش و جستجو در مورد وجودش را قبل از ما بوجود آورده است. مانند وقتی که من نمیتوانستم از تفکر در مورد امکان وجود خدا بگریزم. در حقیقت روزی که تصمیم گرفتم وجود خدا را قبول کنم، معبود من با این جمله شروع کرد که، “بسیار خوب، تو برنده شدی…” ممکن است دلیل اصلی این که کافران توسط مومنین آزرده می شوند این باشد که خدا به طور جدی به دنبال آنها است.

من تنها کسی نیستم که چنین تجربه ای داشته است. مالکوم موگردیج، نویسنده موضوعات اجتماعی و فلسفی، می نویسد،” حسی داشتم که انگار این منم که در خلال کاوشم، دنبال شده ام. ” سی اس لویس می گوید که به یاد دارم، “هر شب وقتی ذهنم برای یک لحظه از کارم فارق می شد او بی امان و محکم به من نزدیک می شد، او کسی بود که جداً نمی خواستم با او روبرو شوم. سرانجام تسلیم شدم و قبول کردم که خدا خداست، و زانو زدم و راز و نیاز کردم: شاید، آن شب، در سراسر سرزمینم من دلشکسته ترین و مرددترین کسی بودم که تازه ایمان آورده بود.”

لویس در نتیجه شناخت خدا کتابی نوشت با عنوان،” شگفت زده از شعف.” من هم انتظار دیگری نداشتم جز اینکه وجود خدا را حقیقتاً قبول کنم. هنوز بعد از ماه ها، من هنوز از عشقش نسبت به خودم شگفت زده ام.
اگر می خواهید با خدا ارتباط برقرار کنید، همین حالا اقدام کنید.

تصمیم با شماست، هیچ اجباری وجود ندارد. اما اگر می خواهید مورد مغفرت خدا قرار گیرید و با او ارتباط برقرار کنید، می توانید همین حالا از او بخواهید که شما را ببخشد و به زندگی تان وارد شود.

آیا خدا وجود دارد؟ به تمام این حقایق توجه کنید، یک نفر ممکن است نتیجه گیری کند که خدای مهربان وجود دارد و می تواند شخصاً او را بشناسد. اگر اطلاعات بیشتری در مورد وجود خدا می خواهید بدانید می توانید به کتب گوناگونی که در این زمینه نوشته شده مراجعه کنید.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



چه كارهایی باعث فقر و تنگی رزق و روزی میشوند؟!
پیامبر عزیز اسلام، ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین مبین اسلام در روایات و احادیث گوناگون نسبت به مسائل اقتصادی انسانها بسیار صحبت كرده و در سخنان گهربار خود عوامل بركت یافتن و گشایش روزی و همچنین تنگ شدن رزق و روزی را بیان فرموده‌ اند.
 
ایران ناز، حضرات معصومین و ائمه بزرگوار چندین عامل را در تنگ شدن رزق و روزی بیان كرده‌اند كه از جمله آن‌ها می‌توان به گناه، حرام‌خوارىِ، دم زدن از ندارى، دروغگویى و هركه حقى از حقوق برادر مسلمان خود را به او نپردازد، اشاره كرد.

امام باقر علیه‏‌السلام :

"بنده گناه می‌كند و به سبب آن روزى از او گرفته می‌شود"1.
 
**************************

امام صادق علیه‏‌السلام :

"حرام‌خوارىِ زیاد ، روزى را از بین می‌برد2".

**************************

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

"كسى كه دم از نادارى زند، نادار شود3".

"امانتدارى، تـوانـگـرى می‌آورد و خیانت (در امانت) به فقر می‌كشاند4".
 
**************************

امام باقر علیه‏‌السلام:

- به ابو نعمان-: "ما را وسیله سركیسه كردن مردم قرار مده؛ زیرا با این كار، خداوند بر فقر تو می‌افزاید5".
 
**************************

امام‏ صادق علیه‏‌السلام:

- از پدران بزرگوارش نقل می‌كند: "هر كه از فضل خدا نطلبد، فقیر شود6".


"هر مردى كه فرزند خود را نفرین كند، فقر برایش به ارث گذارد7".

**************************

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

"دروغ ، روزى را كم می‌كند8".
 
**************************

امام على علیه‏‌السلام:

"اعتیاد به دروغگویى، فقر می‌آورد9".
 
**************************

همچنین رسول خدا (ص) درباره كارهایی كه بركت روزی را از بین می‌برد اینگونه می‌فرمایند:

"هركه حقى از حقوق برادر مسلمان خود را به او نپردازد، خداوند، بركت روزى را بر او حرام گرداند، مگر آن كه توبه كند10".

منابع:
1- الكافی : 2 / 270 / 8 منتخب میزان الحكمة: 236
2- تحف العقول: 372 منتخب میزان الحكمة: 236
3- بحار الأنوار: 76 / 316 / 6 منتخب میزان الحكمة: 452
4- بحار الأنوار: 75 / 114 / 6 منتخب میزان الحكمة: 452
5- بحار الأنوار: 78 / 184 / 11 منتخب میزان الحكمة: 452
6- بحار الأنوار: 76 /316 /6 منتخب میزان الحكمة: 452
7- بحار الأنوار: 104 / 99 / 77 منتخب میزان الحكمة: 452
8 - الترغیب و الترهیب: 3 / 596 / 29 منتخب میزان الحكمة: 486
9- بحار الأنوار: 72 / 261 / 36 منتخب میزان الحكمة: 486
10- أمالی الصدوق: 350 / 1 منتخب میزان الحكمة: 236


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



جمعه 5 آبان 1391برچسب:دینی و مذهبی,آیا میدانید مال حرام چیست؟, :: 7:33 قبل از ظهر ::  نويسنده : arash       

آیا میدانید مال حرام چیست؟
لقمه حرام؛ با شنیدن این واژه فوراً غذایی تصور می‌شود که از راه حرام به دست آمده و خوردن آن شرعاً ممنوع است؛ یعنی نباید خورد. اما این تمام داستان نیست. لقمه حرام مدخلیست برای ورود به بحثی گسترده و دامنه دار و البته بسیار مهمی به نام مال حرام.

در فرهنگ تعالی بخش اسلام، لقمه حرام مختص مواد خوراکی نبوده و حرام بودنش هم منحصر در روانه کردن آن به دستگاه گوارش نمی‌باشد. لقمه حرام، اصطلاحاً به مالی گفته می‌شود که از راه غیر شرعی به دست آمده و هرگونه تصرف در آن (نه فقط خوردن) نیز ممنوع است و حرام.

دلیل این گستردگی در عنوان بحث، همترازی واژه‌هایی نظیر لقمه حرام و اللقمة من الحرام با أکل مال به باطل یا أکل سحت(1) در آیات و روایات است که این تعابیر را می‌توان با عبارت‌هایی مانند أکل ... بالباطل و أکل السحت در منابع قرآنی و حدیثی جستجو کرد.

توضیح واژگان
أکل بر خلاف تصور عمومی که آن را منحصر در خوردن از راه دستگاه بلع و گوارش می‌دانند؛ در خوردن خلاصه نشده(2) و دامنه معنائیش هر گونه تصرف را شامل می‌شود؛ خواه این تصرف، خوردنی باشد؛ خواه پوشیدنی و خواه هر گونه دخل و تصرف دیگر.(3) به عبارت دیگر این واژه در عربی همان کاربردی را دارد که ما در فارسی داریم. ما نیز وقتی می‌گوییم پول فلانی را خوردند منظورمان وارد کردن آن در دهان نیست بلکه منظورمان از خوردن یک تعبیر عرفی برای هر گونه تصرف و مال خود کردن است. 

قرآن کریم هم برای بیان هر گونه تصرف در مال دیگری از واژه أکل استفاده کرده است؛ مانند این آیه که می‌فرماید وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِل(4)؛ بر اساس این آیه؛ هر گونه تصرف در اموال دیگران از غیر طریق صحیح و به ناحق؛ مورد نهی خداوند متعال قرار گرفته است.(5)

بنابراین لقمه حرامی که با تعابیر گوناگون در آیات و روایات مشاهده می‌شود محدود به چند دانه برنج و لقمه‌ای نان نمی‌شود؛ بلکه مراد از این واژه هر گونه ما لیست که از راهی ناحق و بدون مجوز شرعی به دست آید و مراد از خوردن آن نیز فرو بردن آن به داخل گلو نمی‌باشد بلکه منظور هر گونه تصرف در آن مال، بدون مجوز شرعی و رضایت صاحب آن است. 

مال حرام مالی است که از راه نامشروع به دست آید و مطلق تصرّف در آن، حرام است. خواه به مصرف خوردن و آشامیدن برسد، خواه صرف پوشاک و مسکن و نظیر آن شود. و حرام‌خوار علاوه بر اینکه گناه بزرگی مرتکب شده است، از مال حرام که در آن تصرّف نموده، نفع نمی‌برد و آن مال برکت ندارد.
 
پس اگر کسی پولی را ظالمانه به دست آورد؛ اما آن را خرج خوراک نکرد؛ بلکه لباسی خرید و پوشید یا با آن کرایه ماشین داد او نیز مصداق خورنده مال حرام محسوب می‌شود و این همان تعبیری است که آیات و روایات هماهنگ با فرهنگ محاوره مردم از آن استفاده کرده است و می‌گوید که او پول مردم را خورد در حالی که ریالی از این پول لقمه‌ای نشد و از گلوی او پایین نرفت.

با این مقدمه وارد گستره عظیم و مهمی به نام مال حرام می‌شویم.

مال حرام چیست؟
مال حرام مالی است که از راه نامشروع به دست آید و مطلق تصرّف در آن، حرام است. خواه به مصرف خوردن و آشامیدن برسد، خواه صرف پوشاک و مسکن و نظیر آن شود. و حرام‌خوار علاوه بر اینکه گناه بزرگی مرتکب شده است، از مال حرام که در آن تصرّف نموده، نفع نمی‌برد و آن مال برکت ندارد.(6)

دلیل حرمت
در اسلام، أکل یا همان مطلق تصرف در این‌گونه اموال، حرام است زیرا آیات و روایات فراوانی با صراحت تمام مردم را از هر گونه تصرف در اموالی که از راه نامشروع به دست آمده و مصداق مال حرام شده‌اند باز می‌دارند و اجازه چنین کاری را به آن‌ها نمی‌دهند.

لقمه حرامی که با تعابیر گوناگون در آیات و روایات مشاهده می‌شود محدود به چند دانه برنج و لقمه‌ای نان نمی‌شود؛ بلکه مراد از این واژه هر گونه ما لیست که از راهی ناحق و بدون مجوز شرعی به دست آید و مراد از خوردن آن نیز فرو بردن آن به داخل گلو نمی‌باشد بلکه منظور هر گونه تصرف در آن مال، بدون مجوز شرعی و رضایت صاحب آن است.نمونه‌ای از آیات و روایات بازدارنده

1. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ (7):
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر گونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون یک مجوز شرعی باشد ممنوع است مگر آنکه بر اساس تجارتی از روی خشنودی و رضایت میان خودتان انجام بگیرد.(8)

2. امیر المومنین علیه السلام می‌فرماید: لَا تُدْخِلُوا بُطُونَکُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ
لُعَق جمع لعقه‌ی است و لعقة به مقدار کمی از غذا می‌گویند که در یک قاشق یا بین انگشتان جا می‌شود.(9) که اینجا کنایه از نهایت کوچکی آن مال حرام است. امیرالمومنین علیه السلام در این فراز از کلام گهربارشان مردم را از هر گونه تصرف حتی در ذره‌ای از مال حرام هم نهی می‌کند.
 
سپس برای آنکه شنونده از پشتوانه ایمانی بیشتری برخوردار شود و این معصیت را راحت‌تر ترک کند بلافاصله فرمودند: فَإِنَّکُمْ به عین مَنْ حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَعْصِیَةَ وَ سَهَّلَ لَکُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ (10)؛ زیرا در برابر مراقبت خداوندی هستید که گناه را بر شما حرام کرده و راه بندگی را بر شما آسان نموده است.


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه



صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

سلام دوستان عزیز به وبلاگ ماخوش اومدین.مرسی از بازدیدتون.امیدواریم بتونیم مطالبی رو در وبلاگمون قرار بدیم که مورد پسند شما دوستان گل باشه.چندتا خواهش داریم یکی اینکه تو نظر سنجی شرکت کنید .دومی اینکه حتما برامون نظر بزارید.سومی حتما ولطفا عضو هم بشید.مرسی از شما بازیدید کننده ی گرامی.برای اطلاعات بیشتر میتونید به پروفایل مراجعه کنید.هر گونه سوالی هم داشتید میتونید به ادرس ایمیل هر دوتامون بفرستید.مرسی
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ◄ΣΞΣ♥мλη☻,Кн☺Ð₪Σ♥ΣΞΣ► و آدرس arashdnm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. فداتون بوس بوس





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 271
بازدید کل : 224174
تعداد مطالب : 987
تعداد نظرات : 151
تعداد آنلاین : 1